بیشتر آدم ها دوست دارند که در تصمیم گیری هایشان کاملا منطقی عمل کنند. اما در صورتی که شما یک انسان باشید (نه یک کامپیوتر)، مهمترین حقیقتی که وجود دارد این است که تمامی تصمیم گیری های بشر تحت تاثیر احساسات است.
این موضوع محکم ترین دلیل برای اهمیت داشتن داستان ها در فرایند فروش می باشد.
داستان ها، پیام های تبلیغاتی کسب و کارها را به روشی کاملا خاص و تاثیرگذار از نظر احساسی، به مخاطبان منتقل می کنند. مهمترین ویژگی داستان ها این است که آنها به یاد ماندنی هستند و به راحتی از ذهن پاک نمی شوند. آمار و ارقام به ما می گویند که واقعیت چیست؛ در حالیکه داستان ها به ما می گویند که چرا این واقعیت ها اهمیت دارند و ما باید به آنها اهمیت دهیم.
داستان سرایی یکی از بخش های مهم و اساسی هر کمپین بازاریابی خوب است و اگر شما هم می خواهید که کسب و کار شخصی خودتان را بسازید، داستان سرایی موضوعی است که باید به آن تسلط پیدا کنید (یا کسی را استخدام کنید که او این کار را برای شما به خوبی انجام دهد). با توجه به اهمیت این موضوع، بیایید نگاهی دقیق تر به این موضوع داشته باشیم که چرا کسب و کار شما به داستان سرایی نیاز دارد و چگونه می توانید از داستان سرایی در فرایند بازاریابی و تبلیغات تان به صورت کاملا اثربخش استفاده کنید.
چرا داستان سرایی کسب و کارها اهمیت دارد؟
کدامیک را بهتر به خاطر می آورید؟ یک تکه از مقاله آماری را که در مورد اهمیت سرعت عمل بخش اورژانس بیمارستان ها در پاسخگویی به مشکلات بیماران قلبی را تشریح می کند، یا یک مقاله دلخراش درباره مردی که فقط شاهد بدتر شدن وضع بیماری قلبی همسرش بدلیل کند بودن نیروی انسانی بخش اورژانس یک بیمارستان بود؟
اگر شما هم شبیه 99.999% مردم باشید، داستان دوم همان چیزی ست که بیشتر شما را تحت تاثیر قرار می دهد و آن را به راحتی از یاد نخواهید برد. دلیل اصلی اهمیت داشتن داستان سرایی برای کسب و کارها این است : آمار و ارقام موضوع مورد نظر شما را تایید می کنند، اما داستان ها، همان موضوع اصلی هستند.
تعریف کردن داستان برند و کسب و کار شما، به شما در جدا شدن از رقابتی که درگیر آن هستید کمک می کند. داستان شما همان چیزی است که شما را متمایز می کند و همچنین به مشتریان بالقوه کمک می کند که راحت تر به شما اعتماد کنند و روی شما سرمایه گذاری کنند.
داستان سرایی در برخی موارد لزوما باعث افزایش تعداد تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل نمی شود، اما می تواند باعث افزایش ارزش تبدیل مشتریان شود. یک مطالعه جالب نشان داد که ارزش یک تابلو نقاشی وقتی که داستان آن در زیر آن نقاشی نوشته می شود، 11% ارزش بیشتری پیدا می کند.
کدام نوع از داستان ها در بازاریابی اثربخشی بیشتری دارند؟
وقتی نوبت به داستان سرایی در فرایند بازاریابی می شود، دو موضوع مهم وجود دارد که باید حتما روی آنها تمرکز کنید : تاثیر احساسی و مرتبط بودن. به عبارت دیگر، وقتی که دارید داستان کسب و کارتان را تعریف می کنید، باید طوری آن را تعریف کنید که این داستان با مخاطبان هدف شما ارتباط برقرار کند.
هرچقدر که آدم های به میزان بیشتری با داستان شما ارتباط برقرار کنند، بیشتر آن را به خاطر می آورند. بنابراین ایجاد یک ارتباط قوی بین داستان کسب و کار شما و مخاطبان هدف تان، باعث ایجاد پیوندهای ماندگار و وفاداری میان مشتریان و کسب و کار شما می شود.
داستان سرایی در بازاریابی می تواند شامل پاسخ به پرسش های “چه چیزی” و “چه کسی” باشد یا نباشد، اما حتما باید بر پاسخ به پرسش “چرا” تمرکز شود. این کل ماجراست، به مردم فقط واقعیت ها را ارائه ندهید، به آنها چیزی را ارائه دهید که حاضر باشند در آن سرمایه گذاری کنند.
جزئیات در برابر کلیات؛ چرا جزئیات به طور گسترده ای جذاب می شوند؟
وقتی که می گوییم “داستانی را تعریف کنید که با مخاطبان هدف تان ارتباط برقرار کند”، بسیاری از کسب و کارها تلاش می کنند تا بر عام ترین داستان ممکن تمرکز کنند تا بتوانند بیشترین تعداد مخاطبان را جذب آن کنند. آنها ممکن است از خیلی از جزئیات چشم پوشی کنند.
یک نویسنده خوب می داند که هر چه یک داستان خاص تر، دقیق تر و شخصی تر باشد، به احتمال بیشتری مورد توجه گروه های بزرگتری قرار می گیرد. جزئیاتی که در بطن داستان قرار دارند باعث می شوند که داستان شما واقعی تر و مرتبط تر بنظر برسد. در واقع داستان ها با جزئیات جان می گیرند. خصوصا در عصری که مردم طرفدار اصالت هستند، این مدل از داستان ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرند.
بهترین ابزارهای رسانه ای برای داستان سرایی در بازاریابی
استفاده درست از داستان سرایی باعث تقویت هر کمپین و فعالیت در شبکه های اجتماعی خواهد شد. این موضوع شامل ویدیوها هم می شود که تقریبا می توان گفت که موثرترین قالب محتوایی برای داستان سرایی ها هستند. ویدیوها می توانند به راحتی در رسانه های مختلفی که کسب و کار شما در آنها فعالیت می کند بارگذاری شده و به اشتراک گذاشته شوند.
انواع دیگر قالب های محتوایی نیز وجود دارند که برای داستان سرایی عالی هستند، قالب هایی مانند پست های وبلاگ، روابط عمومی و حتی پست های کوتاه در شبکه های اجتماعی. این پست های شبکه های اجتماعی را می توانید بصورت تبلیغات منتشر کنید تا از طریق آن “آگاهی از برند” ارزشمندی را از طریق یک روش منحصر به فرد برای کسب و کارتان ایجاد کنید.
داستانی که تعریف می کنید می تواند مربوط به کسب و کارتان باشد، مربوط به محصولات و خدمات یا حتی مربوط به مشتریان تان باشد. نوشتن داستان برند به راحتی نوشتن ماموریت و چشم اندازی که فقط یک بار در وبسایت گذاشته می شود نیست، بلکه چیزی ست که مدام باید به روز شود و مخاطب با آن همراه شود و همراه بماند.
داستان ها، به ویژه آنهایی که خیلی خاص و با جزئیات فراوان هستند، بهترین راه برای ایجاد ارتباطات احساسی و پیوندهای طولانی مدت با مخاطبان هدف شما هستند. آنها به یاد ماندنی و تاثیرگذار هستند. شما چه داستان کسب و کارتان را از طریق یک ویدیو و چه از طریق یک پست وبلاگ یا حتی یک پست در شبکه های اجتماعی تعریف کنید، داستان سرایی می تواند تفاوت معناداری در کسب و کار شما برای رشد بیشتر و سریعتر ایجاد کند.